نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
بلبلزبان
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
کتابخانه فارسی
/
لسان الغيب عطار
/
لسان الغيب
لسان الغيب
در توحيد
مناجات
سخن در پيروي از شريعت احمدي
پيروي از آل نبي
شاهراه حقيقت
ستايش حضرت رسالت و شاه ولايت
چشم بصيرت
پاکبازان
خودشناسي
پند و اندرز
حکايت حال خويش
ذم ايمان تقليدي
جهاد با نفس اماره
پند و اندرز
سلوک در راه شرع احمدي
ذم دل بستگي بجهان
ذم نفس اماره
ديده بينا
ترک تعلقات دنيا
بي اعتباري دنيا
دوستي با مصطفي و مرتضي(ع)
احتراز از همنشيني بدان
شرح حال عطار
در بيوفائي دنيا
پند سالک طريقت
اندرز به دنياپرستان
سخنان شيخ
اتصال باهل دل
مستوري حقيقت نزد اغيار
دوري از غفلت و ترک دنيا
ترغيب بخواندن لسان الغيب
ستايش شاه اولياء علي عليه السلام
ترغيب بنوشتن لسان الغيب
ترغيب بزهد از دنيا
دوري از جهان
ستايش تارکان دنيا
توجه بيار و عالم دلدار
اتصال با معشوق و فنا در او
مناجات
نيکوئي با مردم
نکوهش بدي با مردم
ترک آزار
تجلي حق
احتياج به رهبر در سلوک
لزوم مراعات شريعت در سلوک طريق فقر
خطاب بفقيه جاهل
تفکر در حقيقت انسانيت
شرح حال شيخ فريدالدين عطار
اشاره بفقر و درويشي و فنا
ذم اغنيا و توانگران دنيا
شرح حال عاشقان حق
نصيحت عزيزان
احتياج بارشاد پير در سلوک
تجليات معشوق
نصيحت و اندرز
پند و اندرز
در جستجوي علم حقيقت
اشاره بر لسان الغيب
اشاره بر اينکه در طريق سلوک سالک بايد پيوسته در نياز باشد
گفتار در بيان آنکه فنا مقدمه بقاست
در بيان آنکه فقر در معني شاهي است
صفت مردان حق
مضمون حديث نبوي صلي الله عليه و آله که الدنيا جيفه وطالبها کلاب
وصف دانايان رموز الهي
احتراز از گرد کردن مال
اشاره به امام ثاني عشر مهدي آل پيغمبر(ص)
احتراز از مجالست جاهلان و گريز از بدان
در توبه که باب الابواب سلوک و طريقت است
خودداري از آزار صاحبدلان
اشاره بنداي غيبي
احتراز از مصاحبت بدان و سعي در مجالست اهل دل
صفت مردان خدا
سخن در جلوه دلدار
نصيحت و اندرز سالکان
ترغيب برياضت
ترغيب بخودشناسي که مقدمه خداشناسي است
ترغيب به غيبيت از خود و نيستي که اساس خداشناسي است
اشاره باينکه سالک را درد بايد تا دوست را شايد
شکايت از بيوفايان و ددان روزگار
اظهار تولا باهل بيت اطهار عليهم السلام
اشاره بظهور سرمدي و کمال معنوي
اشاره بحقيقت انسان کامل
اشاره باهل دنيا و غفلت که چشم دلشان نابيناست و از حقيقت بي بهره اند
در بيان آنکه ياد خدا نشان کمال است و غفلت ازو دليل جهل
در ذم دنيا که جايگاه بازي شيطان است
در بيان آنکه پند پيران موجب ترقي انسان بمدارج کمال است
دراينکه مرگ براي کاملان موجب حيات ابدي است
در بيان آنکه حقيقت انسان کامل از چشم اغيار مستور است
در اينکه سخنان شيخ از عالم بينش است
گفتار در ترک آزار مردم که موجب خشم خداست
گفتار در وصول بحق و اتصال بعالم الست
ترغيب بوصل جانان که اساس طريق واصلان است
در اينکه هر کسي در خور فهم اسرار اوليا نيست
صفت کاملان
در اظهار دوستي شاه اوليا علي(ع)
صفت پاکبازان حقيقت
سخن در واقفان اسرار جانان
در اينکه شفقت بر خلق موجب رضاي خداست
در اينکه دوستي و تولاي مرتضي موجب نجات و رستگاري است
اظهار تعلق باهل بيت مصطفي و اولاد مرتضي(ع)
دراينکه صاحبدلان فريفته زخارف دنيا نيستند
در اينکه بايد از صاحبدلان همت خواست
در صفت اهل دنيا و ذم آنان
در اشاره بناصرخسرو علوي ميفرمايد
گفتار در اينکه شب زنده داران از ذکر شب بجائي رسيده اند
در بيان اينکه عارفان در کنج خلوت و پاسباني دل بگنج حقيقت رسيده اند
سخن در اينکه راحت رساندن بخلق سبب دريافت رحمت حق است
اشاره بکتابهاي منظوم فريدالدين عطار
اشاره بفقيه سمرقندي که با شيخ عداوت ورزيده و فتوا بسوختن کتاب مظهر داده است
اشاره بکتاب مظهر که از آثار شيخ بوده است
اشاره بفقيهي که فتوا بکفر شيخ داده بود
در اينکه دوستي مرتضي شيوه مردان خداست
اشاره بکتاب لسان الغيب
در وصف عارفان که از خود بيزار گشته و با يار پيوسته اند
در تحريص بعزلت از خلق که سبب وصول بمدارج حقيقت است
در وصف اهل دنيا که اهل غفلتند
خطاب بفقيه سمرقندي که کتاب مظهر شيخ را سوزانده بود
بيان حال خويش و لسان الغيب
اندرز در قطع تعلق از دنيا
حکايت از حکيم ناصر خسرو علوي و عزلت او
خاتمه در وصيت شيخ
مفتاح الاراده
در نعت حضرت سيد المرسلين
آغاز سخن
در توحيد فرمايد
در شرح دل فرمايد
در بيان و شرح عقل فرمايد
در شرح عشق فرمايد
در شرح نفس فرمايد
در بيان مواظبت بر طاعات
در بيان ايمان و اسلام
در بيان و شرف علم فرمايد
در بيان مرد دين و شرح پير فرمايد
در بيان نمايش و روش و کشش
در بيان ادب فرمايد
در بيان خرقه ارادت فرمايد
در بيان رياضت فرمايد
در بيان رعايت ادب فرمايد
در بيان نصيحت و نگاهداشت صحبت
در تحقيق صحبت فرمايد
در تحقيق مقامات اهل سلوک
در بيان اقسام اهل ايمان
در بيان نيستي و (موتواقبل ان تموتوا)
در تحقيق و بيان ارواح خاص الخاص
در توحيد و در بيان آنکه باب توبه نبندد که موجب ختم ولايت نباشد
در بيان قوتهاي معني
در بيان مواظبت برياضت و چهار اربعين و کيفيت آن
در دستور اربعين اول فرمايد
در بيان اربعين ثاني
در اربعين ثالث فرمايد
در بيان دستور اربعين رابع
در بيان سماع و کيفيت آن
در بيان شاهد بازي و اينکه شاهد بازي که را مسلم باشد
در بيان اوليائي که تحصيل کرده باشند و اوليائيکه امي باشند
در شرح کشف اوليأ
در مناجات و ختم کتاب فرمايد
تاريخ نظم کتاب
درباره نوسخن