حکايت از حکيم ناصر خسرو علوي و عزلت او

ناصر خسرو چو در ملکان نشست
آه او از طاق نه ايوان گذشت
کرد کنج گوشه عزلت قبول
چون شنيد اينجايگه گفت رسول
بود فرزند رسول آنمرد دين
با خوارج بود او را جنگ و کين