پي براه راست بربا راهبر
زانکه گمراهان بسي دارند خطر
راه احمد گير و چونمردان برو
در شريعت گفت پاکان مي شنو
راه شرع مصطفي ايمان بود
شاهد اينصورتم قرآن بود
شرع احمد گير و راه مرتضي
تا بيابد باطن پاکت صفا
هر که را باطن بود چون ماء صاف
ميرسد او را چو من اينجاي لاف
لاف پاکي ميزند آن پاک رو
گر تو پاکي لاف او اينجا شنو
لاف مردي ميزند مرد خدا
بشنو ازاو گر نمي خواهي بگو
مرد حق کنج يقين بنشسته است
واز جهان و قيد او وارسته است