کونين مست وباده نابي نديد کس
سيراب هر دو عالم وآبي نديد کس
مردند تلخ کام ، جهاني وهيچگاه
در جام عشوه زهر عتابي نديد کس
مخمور نيم مست فراوان بود فغان
کز جام لطف مست خرابي نديد کس
در عهد جور ولطف تو دست اميد را
گيرنده عنان ورکابي نديد کس
فرياد ازين غرور که در صيد زيرکان
زان ترک نيم مست شتابي نديد کس
موسي نديده ورنه بابرام يک نگاه
صد جلوه کرد حسن وحجابي نديد کس
عرفي در آبزمره مستان کزين گروه
آلوده گناه وثوابي نديد کس