چون عشق بت ز کعبه بديرم حواله کرد
تسييح شکر گوشد وناقوس ناله کرد
بر آستان دير نهاديم روي گرم
هر ذره صد معامله با رنگ لاله کرد
آب حيات چون طلبد کس که بخت ما
اين زهرهم بخون جگر در پياله کرد
مجموعه ساز عشق الم نامه مرا
ناخوانده بر دوخاتمه صدرساله کرد
تيغي که تافت رو ،ز جگر کوشه خليل
امروز عشق بر سر عرفي حواله کرد