شماره ٥٣: سرو قدي که بود ديده دلها به رهش

سرو قدي که بود ديده دلها به رهش
نيست جز ديده صاحبنظران جلوه گهش
آه از آن شوخ که سرگشته به صحرا دارد
وحشيان را نگه آن آهوي وحشي نگهش