اي فروزان ز تو کاشانه چرخ
پر مي عشق تو خمخانه چرخ
ما درين خمکده مستان توييم
دست بر فرق ز دستان توييم
يافتيم از تو چو پيمانه شکست
دست ما گير که رفتيم ز دست
گر چه در قيد سياهيم و سفيد
از تو بي قيديي داريم اميد
به که از ما برهاني ما را
دامن از ما بفشاني ما را
دل جامي که به عشقت گرو است
ناقه کوشش او کندرو است
پاي دل مانده به گل مپسندش
از دو عالم بگسل پيوندش
رو به ره دار ز آوارگيش
کندپايي ببر از بارگيش
زاد راه از کرم خويش دهش
شادماني به غم خويش دهش
محمل عشق مقامش گردان
ربقه شوق زمامش گردان