اي ز هر رو همه را روي به تو
روي هر ذره ز هر سوي به تو
کار ما چيست گنه ورزيدن
عادت تو گنه آمرزيدن
توبه از بنده بود سست نهاد
توبه آنست کش از توست گشاد
بار نه بار فکن هر دو تويي
توبه ده توبه شکن هر دو تويي
هر که شد گمشده تيه گناه
جز به توبه نشود روي به راه
جامي گمشده را بخش نجات
توبه روزي کن و بر توبه ثبات
نخوت توبه برون بر ز سرش
ديدن توبه بپوش از نظرش
پيش آن ديده که روشن نظر است
ديدن توبه گناه دگر است
مي زند اين همه از هستي سر
کس نخورد از شجر هستي بر
از ورع هر که زبردستي يافت
پنجه زورور هستي تافت