هر که را رفض خلق شد خلق است
نه خلق بلکه ننگ ما خلق است
چه بتر زان که ابلهي ز عوام
لب گشايد به سب صحب کرام
چه بتر زان که جاهلي ز سفه
گويد اندر حق صحابه تبه
آن که باشد مديحش از ذم کم
چون بود گر برآرد از ذم دم
وان که باشد دعاي نفرين بوي
چون بود گر کند به نفرين روي
مدح جاهل به صورت ار مدح است
گر به معني نظر کني قدح است
ور چه قدحش بود به ظاهر قدح
ليک باشد ز روي معني مدح
زانکه مدح از مناسبت خيزد
جنس در مدح جنس آويزد
نقص باشد ز مرد صاحبدل
که بود همطويله جاهل
قدح کردن ز جني و انسي
هست برهان بعد و ناجنسي
دور بودن ز شيوه جهال
از سمات فضيلت است و کمال