اصل جنات جنة الذات است
عرضها الارض و السماوات است
ارض چه بود، حقايق اعيان
مستقر در نشيمن امکان
آسمان چه صفات يا اسما
متأثر ز حکم شان اشيا
بود اعيان باسرها و صفات
مندمج در نخست رتبه ذات
وحدت صرف و هستي ساذج
بود اينها همه در او مدرج
امتيازي و اختلافي نه
اتفاقي و ائتلافي نه
ذات خود را چو کرد بر خود عرض
عرضش اين آسمان شد و اين ارض
هم درآمد به کسوت اسما
هم برآمد به صورت اشيا
ليک در علم خويش ني در عين
بود در علم مندمج کونين
باز ديگر چو عرض کرد آغاز
کرد ارض و سماي ديگر ساز
ارض شد ملک و آسمان ملکوت
هر دو در تحت سطوت جبروت
شايد چو بار نخست در دومين
عرض او عين آسمان و زمين
هر چه در غيب ذات باطن بود
در شهادت ظهور کرد و نمود
آنچه در وي تجرد و تأثير
گشت ظاهر شد آسمان و اثير
آسماني وليک روحاني
نه هيولاني و نه جسماني
وانچه آمد مخالف ارواح
ارض اجساد باشد و اشباح
طبقات است آن زمين و ازان
باشد اطباق آسمان جهان
ذات حق را که جنت آيين است
عرضهاالارض و السما اين است
چون عيان شد ز غيب قدس قدم
عرضش اين هر دو شد نه بيش و نه کم