هست اسم وجود حق رحمان
باعتبار العموم للاعيان
رحمتي در کمال بسط و سعت
مستفاد از «و رحمتي و سعت »
نيست غير از وجود عام مفاض
بر حقايق ز واهب فياض
اسم رحمان ازان بود مشتق
لفظ او خاص و معنيش مطلق
لفظ او بي وقوع سهو و غلط
مي شود بر خدا مقول فقط
ليک معنيش شامل و عام است
کون را گشته خوان انعام است
عکس اينست حکم اسم رحيم
باعتبار الخصوص و التعميم
هست اسم وجود حق اما
متخصص به موجب اشيا
بخشد از خوان رحمت القصه
طالبان وجود را حصه
لفظش افتاد بي خلاف و شقاق
بر حق و خلق جايزالاطلاق