ما را ميازار اينهمه چندين جفا بر ما مکن
آغاز عشق است اي پسر اينها مکن اينها مکن
ول ياري بدان رسمي ست خوبان را کهن
اي از همه بي رحم تر رسم نوي پيدا مکن
گاهي نگاهي مي کني آن هم به چندين خشم و ناز
گو کارها يکباره شو اين چشم هم بالا مکن
مشهور شهري گشته اي وحشي چه رسوايي ست اين
چندين به کوي او مرو خود را دگر رسوا مکن