ما اجنبي ز قاعده کار عالميم
بيهوده گرد کوچه و بازار عالميم
ديوانه طينتيم زر و سنگ ما يکيست
اينيم اگر عزيز و گر خوار عالميم
با مرکز و محيط نداريم هيچ کار
هست اينقدر که در خم پرگار عالميم
ما مردمان خانه بدوشيم و خش نشين
ني زان گروه خانه نگهدار عالميم
حک کردني چو نقطه سهويم بر ورق
ما خال عيب صفحه رخسار عالميم
با سينه برهنه به شيران نهيم رو
انصاف نيست ورنه جگردار عالميم
وحشي رسوم راحت و آزار با هم است
زين عادت بد است که آزار عالميم