شماره ٢٤٨: الاهي از ميان ناپسندان بر کران دارش

الاهي از ميان ناپسندان بر کران دارش
ز دام حيله مردم فريبان در امان دارش
صداي شهپر شاهيني از هر گوشه مي آيد
تذرو غافلي دارم مقيم آشيان دارش
خدايا با منش خوش سر گران داري و خرسندم
نه تنها با من و بس ، با همه کس سرگران دارش
پديد آرد هوس از عشق با مردم جفا کاري
نمي خواهم بر اين باشد ، خداوندا برآن دارش
تغافل کيش و کين انديش و دوري جوي و وحشي خوي
عجب وضعيست خوش يارب هميشه آنچنان دارش
زمان اول حسن است و هستش فتنه ها درپي
الاهي در امان از فتنه آخر زمان دارش
خدايا فرصت يک حرف پند آميز مي خواهم
نمي گويم که با وحشي هميشه همزبان دارش