ترک ما کردي برو همصحبت اغيار باش
يار ما چون نيستي با هر که خواهي يار باش
مست حسني با رقيبان ميل مي خوردن مکن
بد حريفانند آنها گفتمت هشيار باش
آنکه ما را هيچ برخورداري از وصلش نبود
از نهال وصل او گو غير برخوردار باش
گر چه مي دانم که دشوار است صبر از روي دوست
چند روزي صبر خواهم کرد گو دشوار باش
صبر خواهم کرد وحشي در غم ناديدنش
من که خواهم مرد گو از حسرت ديدار باش