شماره ٢١٩: پرسيدن حال دل ريشم بگذاريد

پرسيدن حال دل ريشم بگذاريد
يک دم به غم و محنت خويشم بگذاريد
ياران به ميان من و آن مست ميآييد
گر مي کشد آن عربده کيشم بگذاريد
روزي که بريد از ره اين کشته عشقش
آنچه از دو سه روز از همه پيشم بگذاريد
وحشي صفتم جامه سد پاره بدوزند
چسبيده به زخم دل ريشم بگذاريد