شماره ٢٠٣: در راسته ناز فروشان که بتانند

در راسته ناز فروشان که بتانند
ماييم ونگاهي که به هيچش نستانند
اي عشق شدي خوار بکش ناز دو روزي
کاين حسن فروشان همه قدر توندانند
خوبان که گهي خوانمشان عمر و گهي جان
بازي مخور از من که نه عمرند و نه جانند
جانند بدين وجه کشان نيست وفايي
عمرند از اين رو که به سرعت گذرانند
جز رنگي و بويي نه و سد مايه آزار
در پرده گل خار بني چند نهانند
بي جوشن فولاد صبوري نروي پيش
کاين لشکر بيداد عجب سخت کمانند
وحشي سخن نقص بتان بيهده گوييست
خوبند الهي که بسي سال بمانند