شماره ١٨٨: هرکه يار ماست ميل کشتن ما مي کند

هرکه يار ماست ميل کشتن ما مي کند
جرم ياران چيست دوران اين تقاضا مي کند
مي کند افشاي درد عشق داغ تازه ام
اين سيه رو دردمندان را چه رسوا مي کند
اشک هر دم پيش مردم آبرويم مي برد
چون توان گفتن که طفلي با من اينها مي کند
از جنون ما تماشاي خوشي خواهد شدن
هر که مي آيد به کوي ما تماشا مي کند
دم به دم از درد وحشي سنگ بر دل مي زند
هر زمان درد دلي از سنگ پيدا مي کند