خوش آن نياز که رفع حيا تواند کرد
نگاه را به نگاه آشنا تواند کرد
خوش آن نگاه که در آشنايي اول
شروع در سخن مدعا تواند کرد
خوش آن غرور که وام دو سد جواب سلام
به يک کرشمه ابرو ادا تواند کرد
خوش آن ادا که هزاران هزار وعده ناز
به نيم جنبش مژگان روا تواند کرد
خوش آن فريب که در عين تيغ راندنها
علاج دعوي سد خونبها تواند کرد
خوش است طرز اداهاي خاص با وحشي
خوش آن که پيروي طرز ما تواند کرد