تا ابد دولت نواب ولي سلطان باد
ملکت سرمديش نامزد فرمان باد
آن عصايي که شکست سر قيصر با اوست
پيش قصرت به سر دست کمين دربان باد
دشمنت راکه برو حبس مآبست حيات
چين ابروي اجل قفل در زندان باد
رفعت آن جامه که آرد به قد قدر تو راست
طوق جيب فلکش دايره دامان باد
عرصه گاهي که شکوه تو کند عرض سپاه
طول و عرضش همه ايران و همه توران باد
گرد هر خشم که از تيغ تو در چشم عدوست
ناوک حادثه صف برزده چون مژگان باد
باد يارب ز تو بستان امالي خرم
وحشي نکته سرا بلبل اين بستان باد