ني سيم و نه زر نه مال خواهيم
از لطف تو پر و بال خواهيم
ني حاکمي و نه حکم خواهيم
بر حکم تو احتمال خواهيم
اي عمر عزيز عمر ما باش
ني هفته نه مه نه سال خواهيم
ما بدر ني ايم و از پي بدر
خود را چو قد هلال خواهيم
از بهر مطالعه خيالت
خود را به کم از خيال خواهيم
چون دلو مسافران چاهيم
کان يوسف خوش خصال خواهيم
چون آينه نقش خود زدايم
چون عکس چنان جمال خواهيم
چون چشم نظر کند بجز تو
جان را ز تو گوشمال خواهيم
خاموش ز قال چند لافي
چون حال آمد چه قال خواهيم