طبيبيم حکيميم طبيبان قديميم
شرابيم و کبابيم و سهيليم و اديميم
چو رنجور تن آيد چو معجون نجاحيم
چو بيمار دل آيد نگاريم و نديميم
طبيبان بگريزند چو رنجور بميرد
ولي ما نگريزيم که ما يار کريميم
شتابيد شتابيد که ما بر سر راهيم
جهان درخور ما نيست که ما ناز و نعيميم
غلط رفت غلط رفت که اين نقش نه ماييم
که تن شاخ درختي است و ما باد نسيميم
ولي جنبش اين شاخ هم از فعل نسيم است
خمش باش خمش باش هم آنيم و هم اينيم