کار مرا چو او کند کار دگر چرا کنم
چونک چشيدم از لبش ياد شکر چرا کنم
از گلزار چون روم جانب خار چون شوم
از پي شب چو مرغ شب ترک سحر چرا کنم
باده اگر چه مي خورم عقل نرفت از سرم
مجلس چون بهشت را زير و زبر چرا کنم
چونک کمر ببسته ام بهر چنان قمررخي
از پي هر ستاره گو ترک قمر چرا کنم
بر سر چرخ هفتمين نام زمين چرا برم
غيرت هر فرشته ام ذکر بشر چرا کنم