ز بعد خاک شدن يا زيان بود يا سود
به نقد خاک شوم بنگرم چه خواهد بود
به نقد خاک شدن کار عاشقان باشد
که راه بند شکستن خدايشان بنمود
به امر موتوا من قبل ان تموتوا ما
کنيم همچو محمد غزاي نفس جهود
جهود و مشرک و ترسا نتيجه نفس است
ز پشک باشد دود خبيث ني از عود
شود دمي همه خاک و شود دمي همه آب
شود دمي همه آتش شود دمي همه دود
شود دمي همه يار و شود دمي همه غار
شود دمي همه تار و شود دمي همه پود
به پيش خلق نشسته هزار نقش شود
وليک در نظر تو نه کم شود نه فزود
به پيش چشم محمد بهشت و دوزخ عين
به پيش چشم دگر کس مستر و مغمود
مذللست قطوف بهشت بر احمد
که کرد دست دراز و از آن بخواست ربود
که تا دهد به صحابه وليک آن بگداخت
شد آب در کفش ايرا نبود وقت نمود