هله پيوسته سرت سبز و لبت خندان باد
هله پيوسته دل عشق ز تو شادان باد
غم پرستي که تو را بيند و شادي نکند
همه سرزير و سيه کاسه و سرگردان باد
چونک سرزير شود توبه کند بازآيد
نيک و بد نيک شود دولت تو سلطان باد
نور احمد نهلد گبر و جهودي به جهان
سايه دولت او بر همگان تابان باد
گمرهان را ز بيابان همه در راه آرد
مصطفي بر ره حق تا به ابد رهبان باد
آن خيال خوش او مشعله دل ها باد
وان نمکدان خوشش بر زبر اين خوان باد
کمترين ساغر بزم خوش او شد کوثر
دل چون شيشه ما هم قدح ايشان باد
شمس تبريز تويي واقف اسرار رسول
نام شيرين تو هر گمشده را درمان باد