گم شدن در گم شدن دين منست
نيستي در هست آيين منست
تا پياده مي روم در کوي دوست
سبز خنگ چرخ در زين منست
چون به يک دم صد جهان واپس کنم
بنگرم گام نخستين منست
من چرا گرد جهان گردم چو دوست
در ميان جان شيرين منست
شمس تبريزي که فخر اولياست
سين دندان هاش ياسين منست