زان شاهد شکرلب زان ساقي خوش مذهب
جان مست شد و قالب اي دوست مخسب امشب
زان نور همه عالم هر شيوه همي نالم
تا بشنود احوالم اي دوست مخسب امشب
گاهي به پريشاني گاهي به پشيماني
زين عيش همي ماني اي دوست مخسب امشب
يک روز تو گر خواري يک روز تو مرداري
از ما چه خبر داري اي دوست مخسب امشب
بيرون شو از اين هر دو بيگانه شو اي مردو
قم قد ضحک الورد اي دوست مخسب امشب
از هجر تو پرهيزم در عشق تو برخيزم
شمس الحق تبريزم اي دوست مخسب امشب