اي تو آب زندگاني فاسقنا
اي تو درياي معاني فاسقنا
ما سبوهاي طلب آورده ايم
سوي تو اي خضر ثاني فاسقنا
ماهيان جان ما زنهارخواه
از تو اي درياي جاني فاسقنا
از ره هجر آمده و آورده ما
عجز خود را ارمغاني فاسقنا
داستان خسروان بشنيده ايم
تو فزون از داستاني فاسقنا
در گمان و وسوسه افتاده عقل
زانک تو فوق گماني فاسقنا
نيم عاقل چه زند با عشق تو
تو جنون عاقلاني فاسقنا
کعبه عالم ز تو تبريز شد
شمس حق رکن يماني فاسقنا