اي طاعت تو بر همه کائنات فرض
ذکرت بر اهل صومعه و سومنات فرض
گر سجده بشر ملک از يک جهت نمود
آمد سجود تو ز جميع جهات فرض
اي در درون صد شکر ستان برون فرست
چيزي که هست در همه گيتي زکات فرض
اي دل ز جامروز جفايش که در وفاست
ورزيدن تحمل و حلم و ثبات فرض
در وي مبين دلير که ارباب عقل را
ضيط دل است لازم و حفظ حيات فرض
اي شيخ شکر کن تو کزين قد فارغي
شکر فراغتست بر اهل نجات فرض
بر محتشم که هست به ياد تو روز و شب
بي خورد و خواب نيست چو صوم و صلات فرض