شغل دهقان چيست ز آب و گل نهال انگيختن
صنع يزدان نخل با اين اعتدال انگيختن
بهترين وجهي است در يکتائي دهقان صنع
آن دو شهلا نرگس از باغ جمال انگيختن
اين چه اندامست و موج انگيزي از آب زلال
موج ازين بهتر محال است از زلال انگيختن
گر نباشد دست قدرت در ميان حسن تو را
کي توان از سيم ناب اين خط و خال انگيختن
خود قصب پوشي و صد سرو مرصع پوش را
مي توان در بزمت از صف نعال انگيختن
چند بهر يک عطا کانهم نيايد در وجود
سايلي بتواند اسباب سئوال انگيختن
نيست در انديشه اکسير وصل او مرا
حاصلي غير از خيالات محال انگيختن
دادن از عشق خود اکنون مژده آزاديم
هست بهر مرغ بريان پر و بال انگيختن
نيست پر آسان به دعوي محتشم با طبع تو
توسن معني ز ميدان خيال انگيختن