شماره ٤: روي ناشسته چو ماهش نگريد
روي ناشسته چو ماهش نگريد
چشم بي سرمه سياهش نگريد
بر سر سرو ملايم حرکات
جنبش پر کلاهش نگريد
نگهش با من و رويش با غير
غلط انداز نگاهش نگريد
مهر من گشته يکي صد ز خطش
اثر مهر و گياهش نگريد
شاه حسنش سپه آورده ز خط
عالم آشوب سپاهش نگريد
عذرخواهي کندم بعد از قتل
عذر بدتر ز گناهش نگريد
مي رود غمزه زنان از کشته
پشته ها بر سر راهش نگريد
دود از چرخ برآورده دلم
اثر شعله آهش نگريد
محتشم کوه ستم راست ستون
تن کاهيده چو کاهش نگريد