روي ننمود يار چتوان کرد؟
چيست تدبير کار چتوان کرد؟
در دو چشم پر آب نقش نگار
چون نگيرد قرار چتوان کرد؟
در هر آيينه اي نمي گنجد
عکس روي نگار چتوان کرد؟
هر سراسيمه اي نمي يابد
بر در وصل بار چتوان کرد؟
رفت عمرو نرفت در همه عمر
دست در زلف يار چتوان کرد؟
کشت ما را به دوستي، چه کنيم
با چنان دوستدار چتوان کرد؟
کشته عشق اوست بر در او
چون عراقي هزار، چتوان کرد؟