ياد آن شيرين پسر خواهيم کرد
کام جان را پرشکر خواهيم کرد
دامن از اغيار در خواهيم چيد
سر ز جيب يار بر خواهيم کرد
آفتاب روي او خواهيم ديد
گر به مه روزي نظر خواهيم کرد
بوي جان افزاي او خواهيم يافت
گر به گلزاري گذر خواهيم کرد
در خم زلفش نهان خواهيم شد
دست با وي در کمر خواهيم کرد
چون کمان ابروان پر زه کند
پيش تيرش جان سپر خواهيم کرد
از حديث يار و آب چشم ما
گوش و دامن پر گهر خواهيم کرد
ماجرايي رفت ما را با لبش
دوستان را زان خبر خواهيم کرد
تا عراقي نشنود اسرار ما
ماجرا را مختصر خواهيم کرد