شماره ٧٧٢: جانا دهني چو پسته داري

جانا دهني چو پسته داري
در پسته گهر دو رسته داري
صد شور به پسته در فتاده است
زان قند که مغز پسته داري
قنديم فرست و مرهمي ساز
زين بيش مرا چه خسته داري
در هر سر موي زلف شستت
صد فتنه نانشسته داري
گفتي به درست عهد کردم
صد عهد چنين شکسته داري
در تاز و جهان بگير کز حسن
صد ابلق تنگ بسته داري
يک گل ندهي ز رخ به عطار
وانگاه هزار دسته داري