هر که او عين ما به ما جويد
يابد او هر چه از خدا جويد
درد دردش به ذوق مي نوشد
دردمندي که او دوا جويد
مبتلائي که يافت ذوق بلا
روز و شب از خدا بلا جويد
در خرابات عشق مست و خراب
دائما گردد و مرا جويد
جام گيتي نما گرفته به دست
هر چه او را سپرده وا جويد
عقل باشد ز عشق بيگانه
آشنا يار آشنا جويد
رند مستي که نعمت الله يافت
دنيي و آخرت کجا جويد