اهل نظران ديده بر وي تو گشايند
حسن تو در آئينه به مردم بنمايند
خورشيد جمال تو نموده است با ما روي
آنها که طلبکار لقايند کجايند
در آينه حسن تو نمايند خدا را
صاحب نظراني که منور به خدايند
رندان سراپرده ميخانه درين دور
شايد که به پابوس تو هر دم بسر آيند
بي دردي دردت نتوان يافت دوائي
دلها همه زان خسته اين درد و دوايند
اي عقل برو از در ميخانه که رندان
مستند و به امثال تو اين در نگشايند
هر بيت که سيد ز سر ذوق بگويد
سري است که مستان همه آن بيت سرايند