مرغ زيرک بين که ياهو مي زند
روز و شب با اوست کوکو مي زند
ذهن تيرانداز ما بر هر نشان
مي شکافد مو و بر مو مي زند
در خرابات مغان سلطان عشق
خيمه دولت به هر سو مي زند
باش يکرو در طريق او که او
بوسه ها بر روي يک رو مي زند
شهر دل را شه عمارت مي کند
سنجقش بر برج و بارو مي زند
مي نوازد مطرب عشاق ساز
ساز چون نيکوست نيکو مي زند
نعمت الله رند سرمستي بود
ساغر مي شادي او ميزند