نور دل ماه انور عشق است
جان عاشق مسخر عشق است
در طريقي که نيست پايانش
عاشقي جو که رهبر عشق است
پادشاهي صورت ومعني
نزد عشاق درخور عشق است
درمحيطي که ما در آن غرقيم
حاصلش يافت گوهر عشق است
آن حياتي که روح مي بخشد
چشمه آب کوثر عشق است
قول مستانه اي که مي شنوي
يک دو حرفي ز دفتر عشق است
نعمت الله که مير مستان است
از سر صدق چاکر عشق است