نور او در جمله اشيا ظاهر است
ظاهرش بنگر که بر ما ظاهر است
روشن است آئينه عالم تمام
در همه اسما مسما ظاهر است
نور روي اوست ما را در نظر
نور آن منظور زيبا ظاهر است
باطن است ازچشم نابينا ولي
ظاهرا بر چشم بينا ظاهر است
در خيال دي و فردا مانده اي
از همه فردا که فردا ظاهر است
ما ز دريائيم و دريا عين ما
عين ما در عين دريا ظاهر است
نعمت الله باطن و ظاهر بود
باطنش پنهان و پيدا ظاهر است