خوش آب حياتي است که گويند شراب است
خوش عاشق رندي که چو ما مست و خراب است
جامي که ز آب است و پرآبست کدام است
در مجلس ما جو که چنين جام حباب است
در گلشن اگر بلبل سرمست گل افشاند
ما را ز گلستان همه مقصود گلاب است
در راه خطا عقل اگر رفت خطا کرد
تو در پي او گر نروي عين صواب است
هر نقش خيالي که ترا غير نمايد
تعبير کن آن را که خيال تو به خواب است
مائيم و حريفان همه سرمست و سرآب
ما را چه غم از زاهد مخمور و سراب است
موجي است در اين ديده دريا دل سيد
پيداست که آبست که بر آب حجاب است