عين ما جو و در اين بحر بجز ما مطلب
غرق دريا شو و جز ما تو ز دريا مطلب
ما حبابيم زده خيمه اي از باد بر آب
به از اين در دو سرا خانه و مأوا مطلب
غيرما را نتوان يافت در اين بحر مجو
عين ما جو و بجز ما دگر از ما مطلب
مرده دل از دم ما زنده شود هر نفسي
اين چنين دم طلب و جز ز مسيحا مطلب
مائي ما چو بشستيم به آب ديده
ما نه مائيم ز ما مائي ما را مطلب
ساقي و جام و مي و رند حريفيم مدام
غير ما همدم ما يک نفس اينجا مطلب
نعمت الله طلب و صورت و معني درياب
ور دگر مي طلبي رو طلبش ما مطلب