خرم آن دل که شود محرم اسرار شما
دلخوش آنکس که بود عاشق غمخوار شما
همت قاصر اگر مي طلبد حور و قصور
همت عالي ما هست طلبکار شما
چشم من روي شما هم به شما مي بيند
ديده ام ديده مگر نور ز انوار شما
دو جهان را بفروشيم بيک جرعه مي
گر خريدار بود بر سر بازار شما
بزم عشق است و شما عاشق سرمست مدام
تا ابد لطف خدا باد نگهدار شما
جان چه باشد که کنم در قدمت ايثارش
قاصرم گر همه عالم کنم ايثار شما
نعمت الله ز خدا وصل شما مي جويد
هست اميدش که رسد باز به ديدار شما