ذوق اگر داري در اين دريا درآ
عاشقانه خوش بيا با ما برآ
گر بيابي گوشه ميخانه اي
کي کني رغبت به ملک دو سرا
جمله درها به تو بگشوده اند
تو زهر بابي که مي خواهي درآ
جنت و حوري از آن زاهدان
جام درد درد عشق او مرا
همچو سيد در خرابات مغان
عاشقانه خوش سرودي مي سرا