بيا که بي تو مرا کار برنمي آيد
مهم عشق تو بي يار برنمي آيد
مرا بکوي تو کاري فتاد،ياري ده
که جز بياري تو کار برنمي آيد
مقام وصل بلندست ومن برونرسم
سگش چو گربه بديواربر نمي آيد
ازآن درخت که درنوبهار گل رستي
ببخت بنده بجز خار برنمي آيد
چو شغل عشق تو کاري چو موي باريکست
ازآن چو موي بيکبار برنمي آيد
بآب چشم برين خاک در نهال اميد
بسي نشاندم و بسيار برنمي آيد
سزد که مزرعه را تخم نو کنم امسال
که آنچه کاشته ام پابرنمي آيد
ز ذکر شوق خمش باش سيف فرغاني
که آن حديث بگفتار برنمي آيد
ميان عاشق و معشوق بعد ازاين کاريست
که آن بگفتن اشعار برنمي آيد