اي ز خوبي مست هان هشيار باش
            ور ز مستي خفته اي بيدار باش
         
        
            از شراب شوق رويت عالمي
            گشته مستانند هان هشيار باش
         
        
            گر مه ميخواره خوانندت رواست
            مي به شادي نوش و بي تيمار باش
         
        
            خويشتن داري کن اندر کارها
            خصم بر کارست هان بر کار باش
         
        
            گاه بزم افروز عاشق سوز باش
            گاه صاحب درد و دردي خوار باش
         
        
            زينهاري دارم اندر گردنت
            زينهار اي بت بران زنهار باش
         
        
            چون ز خصمان خويشتن داري کني
            دستبردي بر جهان سالار باش
         
        
            هم چنين از خويشتن داري مدام
            تا تواني سر کش و عيار باش
         
        
            بر در ديوار خود ايمن مباش
            بر حذر هان از در و ديوار باش
         
        
            کار تو بايد که باشد بر نظام
            کارهاي عاشقان گو زار باش
         
        
            گر سنايي از تو برخوردار نيست
            تو ز بخت خويش برخوردار باش