اي وصالت آرزوي جان غم فرسود من
            خود چه باشد جز تو و ديدار تو مقصود من
         
        
            مايه عمرم شد و سود من از عشقت فراق
            اين بد از بازار سودايت زيان و سود من
         
        
            تو طبيب و من چنين بيمار و شربت خون دل
            با چنين تيمارگي ممکن بود بهبود من؟
         
        
            آه دود آلود من، روزي خرابيها کند
            هان حذر کن زينهار از آه دود آلود من!