پيش عاقل نياز چيست نماز
نزد عاشق نماز چيست نياز
نغمه سازي بناله دلسوز
صبحدم مي زد اين غزل برساز
کاي بدل پرده سوز شاهد روز
وي بجان پرده ساز مجلس راز
اگرت بر سرست سايه مهر
سايه ئي بر سر سپهر انداز
تا ترا عاقبت شود محمود
همچو محمود شو غلام اياز
دل ديوانگي بمهر افروز
سر فرزانگي بعشق افراز
مشو از منعمان جاه اندوز
مشو از مفلسان چاه انداز
يا بيا در غم زمانه بسوز
يا برو با غم زمانه بساز
ترک اين راه کن که نبود راست
دل بسوي عراق و رو بحجاز
اگرت ساز نيست سوز کجاست
ورت آواز هست کو آواز
خيز خواجو که مرغ گلشن دل
در سماعست و روح در پرواز
باز کن چشم جان که طائر قدس
نشود صيد جز بديده باز