شماره ٤٩١: ماه يا جنتست يا رخسار
ماه يا جنتست يا رخسار
شهد يا شکرست يا گفتار
آهوان صيد مردمند و دلم
صيد آن آهوان مردمدار
کار ما با ستمگري افتاد
که بجز قصد ما ندارد کار
گل صد برگ را ببايد ساخت
فصل نوروز با نواي هزار
پيش عشاق لطف باشد قهر
نزد مشتاق فخر باشد عار
دل بي مهر کي شود روشن
مرغ بي بال کي بود طيار
چه زند عقل با تطاول عشق
چکند صيد در کمند سوار
مرغ وحشي اگر عقاب شود
نکند کرکسان چرخ شکار
کامت از دار مي شود حاصل
گام برگير و کام دل بردار
نامه نانوشته بيش مخوان
قصه ناشنوده پيش ميار
آتش دل بسوخت خواجو را
وقنا ربنا عذاب النار