عاقلان کي دل بدست زلف دلداران دهند
نقره داران چون نشان زر بطراران دهند
مگذر از ياران که در هنگام کار افتادگي
واجب آن باشد که ياران ياري ياران دهند
گر بدردي باز ماندي دل ز درمان برمگير
ساقيان اول قدح دردي بخماران دهند
خون دل مي خور که هم روزي رسانندت بکام
پادشاهان روز کين خلعت بخونخواران دهند
وقت را فرصت شمر زيرا که هنگام صبوح
مست چون در خواب باشد مي بهشياران دهند
گر درين معني درستي درد را درمان شمر
مشفقان از بيم جان دارو به بيماران دهند
خيز و خواجو را چو کار از دست شدي کاري برآر
روز محنت کارداران دل ببيکاران دهند