شماره ١٠٠: رخسار تو شمع کايناتست
رخسار تو شمع کايناتست
وز قند تو شور در نباتست
ريحان خط سياه شيرين
پيرامن شکرت نباتست
خضرست مگر که سرنوشتش
برگوشه چشمه حياتست
برعرصه حسن شاه گردون
پيش دو رخ تو شاه ماتست
يک قطره ز اشک ما محيطست
يک چشمه ز چشم ما فراتست
عنوان سواد خط سبزت
برنامه نامه نجاتست
وجهي ز برات دلربائي
يا نسخه ئي از شب براتست
آخر به زکوة حسن ما را
درياب که موسم زکوتست
خواجو ز تو کي ثبات جويد
ز آنروي که عمر بي ثباتست